نگاه شما (شادگان)

سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی

نگاه شما (شادگان)

سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی

سلام بر ماه رسول خدا؛ / اعمال ماه شعبان

شعبان ماه بسیار شریفی است و به حضرت سید انبیاء(ص) منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه می‌گرفتند و به ماه رمضان وصل می‌کردند و می‌فرمودند شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود.  

 

 

در این ماه عزیز یکسری اعمالی از سوی معصومین(ع) و بزرگان دینی به ما رسیده که همگی برای رسیدن به مقام قرب الهی و عبادت و بندگی خداوند متعال است.

 

در ادامه مطلب به برخی از این اعمال اشاره می‌کنیم: 

 

ادامه مطلب ....

 

ادامه مطلب ...

وفات حضرت زینب(س)

نه تنها زینب از دین یاوری کرد
به همت کاروان را رهبری کرد 
به دوران اسارت با یتیمان 
نوازشها به مهر مادری کرد

وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد.

ولادت امام علی (ع)

قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد 

ایمان به جز حب علی پایه ندارد

گفتم بروم سایه لطفش بنشینم

گفتا که علی نور بود،سایه ندارد.


ولادت با سعادت مولا الموحدین حضرت امام علی علیه السلام اسدالله الغالب و روز پدر 

را به تمامی مسلمان جهان بخصوص مردم ولایت مدار شادگان تبریک و تهنیت عرض می نمائیم.

مدیریت نگاه شما (شادگان)

زندگینامه امام جواد (ع)

زندگینامه حضرت امام محمد تقی جوادالأئمه (ع )   

 

در ادامه مطلب ..... 

 

 

ادامه مطلب ...

ولادت امام جواد (ع)

 

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , والپیپر ولادت امام جواد الائمه (ع) , پوستر امام جواد , امام محد تقی , فرزند امام رضا , یا جواد الائمه , باب الجواد , والپیپر شهادت امام جواد , بنر شهادت امام جواد , بنر با کیفیت شهادت امام جواد

 
ولادت با سعادت نهمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام جواد( ع) را تبریک و تهنیت عرض مینمائیم/ نگاه شادگان 

پاسخ رهبری به یک‌استفتاء درباره‌مسجد

حضرت آیت الله خامنه ای در پاسخ به سوال رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد نوشتند: حق عقب نشینی مسجد برای تعریض معبر ولو با گرفتن عوض ندارند، در صورت نیاز به تعریض معبر از ملک مقابل مسجد به مقدار نیاز بخرند و مشکل معبر را از این راه رفع کنند. 
در سوالی که از سوی حجت الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته شده، آمده است: در طرح های تفصیلی شهری که شهرداری ها مجری آن هستند، برای عرض معابر در کوچه ها و خیابان های فرعی و اصلی، استانداردهایی تعریف شده که تسهیل رفت و آمد و در مواردی، فراهم کردن امکان دسترسی خودروهای امدادرسان و در مجموع، مناسب سازی فضاهای شهری را به عنوان هدف نهایی دنبال می کند.
رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد افزود: در برخی معابر فرعی یا کوچه و خیابان، بر فرض مورد اشاره، همه یا اغلب منازل مسکونی، به میزان حدود یک متر در طول یا عرض عقب نشینی کرده اند اما مسجد با ملاحظات شرعی از عقب نشینی خودداری نموده و لذا عملاً تدابیر انجام شده برای بازشدن معبر بلااثر مانده است. آیا مسجد مجاز است برای جلب رضایت همسایگان، نسبت به واگذاری فضای مورد نیاز شهرداری، حتی اگر بخشی از شبستان باشد، اقدام نماید؟
وی افزود: در طرح های نوسازی مساجد که تخریب و احداث بنای وسیع تر و مستحکم تر را در پی دارد، گاهی شهرداری ها آمادگی دارند برای تحقق اهداف مورد اشاره، بخشی از مسجد را در طول یا عرض معابر شهری ضمیمه کنند و در مقابل، در ضلع متناظر، به همان میزان یا بیشتر با اختصاص زمین منافع مسجد را تامین نمایند، آیا در چنین مواردی که نظر امام جماعت و امنای مسجد مؤید است، شرعاً حق مبادله زمین با شهرداری را دارند؟
حاج علی اکبری در ادامه نوشت: در فرض صدور مجوز شرعی برای موارد اول و دوم، آیا حکم مسجد از زمینی که به فضای شهری و معبر شهروندان ملحق شده، ساقط می گردد؟
 
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در پاسخ به استفتاء رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد مرقوم نمودند:
بسمه تعالی
حق عقب نشینی مسجد برای تعریض معبر ولو با گرفتن عوض ندارند،
در صورت نیاز به تعریض معبر از ملک مقابل مسجد به مقدار نیاز بخرند و مشکل معبر را از این راه رفع کنند.  
سیدعلی بن الجواد الحسینی الخامنه ای

امامت و برهان لطف

تعریف و اقسام لطف :
متکلمان عدلیه، عبارت‏هاى گوناگونى را در تعریف لطف به کاربرده‏اند .
برخى از این تعاریف، چنین است :
1- شیخ مفید، در تعریف آن گفته است :
اللطف ما یقرب المکلف معه الى الطاعة و یبعد عن المعصیة، و لا حظ له فى التمکین و لم یبلغ حد الالجاء؛
لطف، آن است که به سبب آن، مکلف به طاعت نزدیک، و از معصیت دور مى‏شود، و در قدرت مکلف بر انجام دادن تکلیف، مؤثر نیست و به مرز اجبار نیز نمى‏رسد .
2- ابواسحاق نوبختى، در تعریف لطف گفته است :
اللطف امر یفعله الله تعالى بالمکلف لاضرر فیه یعلم عند وقوع الطاعة منه و لولاه لم یطع؛
لطف، امرى است که خداوند، نسبت‏به مکلف انجام مى‏دهد و مستلزم ضرر نیست، و از وقوع طاعت از مکلف معلوم مى‏شود که خداوند آن را در حق مکلف، انجام داده است، و اگر آن لطف نبود، وى، اطاعت نمى‏کرد .
3- قاضى عبدالجبار معتزلى، در تعریف لطف چنین گفته است :
ان اللطف هو کل ما یختار عنده المرء الواجب و یتجنب القبیح، او یکون عنده اقرب اما الى اختیار [الواجب] او الى ترک القبیح؛
لطف، عبارت است از آن چه انسان به سبب آن، فعل واجب را برمى‏گزیند، و از فعل قبیح اجتناب مى‏کند، یا به انجام واجب و ترک قبیح نزدیک‏تر مى‏گردد .
4- سید مرتضى، در تعریف لطف گفته است :
ان اللطف ما دعا الى فعل الطاعة . و ینقسم الى ما یختار المکلف عنده فعل الطاعة و لولاه لم یختره، و الى ما یکون اقرب الى اختیارها» ؛
لطف، آن است که مکلف را به انجام دادن طاعت دعوت مى‏کند . لطف، بر دو قسم است: یکى آن که مکلف، به سبب آن، فعل طاعت را برمى‏گزیند، و اگر آن لطف نبود، فعل طاعت را برنمى‏گزید، و دیگرى آن که مکلف، به سبب آن، نسبت‏به انجام دادن طاعت، نزدیک‏تر خواهد شد .
وى، سپس درباره‏ى جامع میان این دو قسم، گفته است :
و کلا القسمین یشمله کونه داعیا ؛
برانگیزندگى نسبت‏به طاعت، هر دو قسم را شامل مى‏شود .
5- علامه حلى نیز در تعریف لطف و اقسام آن، چنین آورده است :
مرادنا باللطف هو ما کان المکلف معه اقرب الى الطاعة و ابعد من فعل المعصیة و لم یبلغ حد الالجاء . و قد یکون اللطف محصلا و هو ما یحصل عنده الطاعة من المکلف على سبیل الاختیار؛
مقصود ما از لطف، چیزى است که مکلف با وجود آن، به فعل طاعت نزدیک‏تر، و از فعل معصیت، دورتر خواهد بود . لطف، به مرز اجبار نمى‏رسد . لطف، گاهى محصل است و آن، چیزى است که به خاطر آن، فعل طاعت از مکلف و به اختیار وى، حاصل مى‏شود   

از عبارت‏هاى یاد شده، نکات ذیل به دست مى‏آید :  

 

ادامه مطلب....

ادامه مطلب ...

«لیلةالرغایب»

رجب ماه دلدادگی آمد
«لیلةالرغایب» یلدای مومنان

تو خود بهتر می‌دانی که امشب سراسر شور و شعوریم و سپاس می‌گوییم تو را که رجب را به ما هدیه دادی، در این بهار عبادت قلبمان را چنان از آن خود کن که به غیر از تو نیاندیشیم.

خبرگزاری فارس: «لیلةالرغایب» یلدای مومنان

  
شب آرزوها در راه است، بارت را ببند، گناهان و بدی‌ها را جای بگذار و فقط با دلی مملو از پاکی و دوستی به سوی معبود خویش برو.

آرام قدم بردار این جاده طیب و طاهر است، فرشتگان امشب از آسمان به زمین آمده‌اند تا آرزوهایت را بر دوش کشند و به خالقت برسانند.

چه چیزی برای آرزو کردن داری؟ حرف‌های پوچ دنیایی را کنار بگذار، دلت را محکم بتکان و نفسی عمیق بکش و با تمام وجودت بهترین‌ها را آرزو کن، چیزی که سربلندت کند و روحت را صیقل دهد.

به این بیاندیش، همیشه وقتی که در شب سیاه دلت به دنبال روزنه نور به این سو و آن سو می‌زنی به دنبال چه هستی؟

آری آرامش بخواه از معبودت، از او بخواه که با یادش آرامت گرداند و نعمت خودشناسی و خداشناسی ارزانیت کند.

به یاد بیاور که گاه چه کودکانه از او چیزی را می‌خواهی که انتهایش پاییزی‌ترین راه است و چه زود یادت می‌رود که روزی عاجزانه آرزویش را می‌کردی، پس این بار با خلوص نیت و صاف و زلال باش.

معرفت را از خدا بخواه تا مانند خیلی‌ها دلت را غرق عشقی ناب کند آنقدر که سیراب شوی و تنها عطشت گفت‌وگو با خالق خوبی‌ها باشد و بس.

*پیش به سوی دل‌های خدایی

دستهایشان رو به آسمان است، چشمهایشان خیس از اشک، بر لبهایشان نام خدا جاری است و آرام زیر لب زمزمه می‌کنند، «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه» و ادامه می‌دهند و در دلهایشان غوغایی به پاست که آن را می‌شود از نگاهشان فهمید.

یک نفر از گروه تسبیح‌ها را بینشان تقسیم می‌کند، ذکر می‌گویند و چشمانشان رو به آسمان�

این الرجبیون

ماه خدا از راه رسید

خبرگزاری فارس: اعمال مستحبی ماه رجب/ چگونه گناهان خود را پاک کنیم

اعمال مستحبی ماه رجب/ چگونه گناهان خود را پاک کنیم

نخستین شب ماه رجب در حالی آغاز می‌شود که علاوه بر شب‌زنده‌داری و زیارت امام حسین(ع) نمازهایی سفارش شده است که خواندن آنها باعث پاک شدن گناهان می‌شود.

پس از ماه‌ها انتظار، ماه بزرگ خدا ماه «رجب المرجب» از راه رسید، ماهی که عرفا و اولیای الهی آن را مقدمه حضور و درک ماه رمضان می‌دانند، ماهی که با خود نسیم رحمت الهی را برای بندگان درگاهش به ارمغان می‌آورد و رحمت نازله باری تعالی چون قطرات باران بر روی زمینیان می‌‌بارد و بی‌جهت نیست که رجب را «ماه أصَبّ» می‌نامند.

حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) درباره اهمیت ویژه ماه رجب این چنین می‌فرماید: ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهى که حرمت و فضیلت به آن نمى‏رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است، کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌شود و غضب الهى از او دور می‌شود و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته شود.

همچنین هفتمین پیشوای شیعیان امام موسی کاظم(ع) درباره اثرات روزه در این ماه می‌فرماید: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب می‌شود.

نخستین روز ماه رجب امسال مصادف با پنج‌شنبه 11 اردیبهشت ماه است، به همین منظور در ادامه به برخی از اعمال این ماه اشاره می‌شود:  

ادامه مطلب.....

ادامه مطلب ...

قرآن و محبت امام

مهر ورزیدن و دوست داشتن پیامبر و خاندانش یکى ازاصول اسلام است که قرآن وسنت بر آن تأکید دارند. قرآن کریم در این باره مى‏فرماید:

«قل إن کان آباؤکم و ابناؤکم و إخوانکم و أزواجکم و عشیرتکم و أموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها أحب إلیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتى یأتى الله بأمره و الله لا یهدى القوم الفاسقین»(توبه/24): بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و بستگان شما و اموالى که بدست آورده‏اید و تجارتى که از کساد آن بیم دارید و مسکن‏هاى مورد علاقه شما، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند، و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمى‏کند.

و در آیه دیگر مى‏فرماید: «الذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی أنزل معه أولئک هم المفلحون» (اعراف/157): کسانى که به او ایمان آورده‏اند و او را تکریم کرده و کمک نموده‏اند و از نورى که بر وى فرود آمده پیروى کرده‏اند، رستگارانند.

خدا در این آیه براى رستگاران چهار ویژگى مى‏شمارد:

1- ایمان به پیامبر: «آمنوا به».

2- تعزیز و تکریم او: «عزره».

3- یارى کردن او: «نصروه».

4- پیروى از نورى (قرآن) که نازل شده است «و اتبعوا النور الذی أنزل معه».

با توجه به اینکه یارى کردن پیامبر در ویژگى سوم آمده است، قطعا مراد از «عزروه» در ویژگى دوم همان تکریم و تعظیم پیامبر است، و مسلما، تکریم پیامبر مخصوص دوران حیات او نیست، همچنانکه ایمان به وى که در آیه وارد شده، چنین محدودیتى ندارد.

درباره محبت به خاندان رسالت کافى است که قرآن آن را به صورت پاداش رسالت (البته به صورت پاداش نه پاداش واقعى) ذکر کرده و مى‏فرماید: «قل لا أسألکم علیه اجرا إلا المودة فى القربى» (شورى/23):

بگو من براى اداى رسالت خدا از شما پاداشى نمى‏طلبم،جز محبت ورزیدن به بستگان ونزدیکانم .

محبت و تکریم نسبت به پیامبر اکرم(ص) نه تنها در قرآن آمده، بلکه در احادیث اسلامى نیز بر آن تأکید شده است، که دو نمونه آن را یادآور مى‏شویم:

1- رسول اکرم فرمود: «لا یؤمن أحدکم حتى أکون أحب إلیه من ولده و الناس اجمعین». (1) هرگز یک نفر از شما مؤمن واقعى نخواهد بود، مگر اینکه من براى او از فرزندانش و همه مردم محبوب‏تر باشم.

2- در حدیث دیگر مى‏فرماید: ثلاث من کن فیه ذاق طعم الإیمان: من کان لا شی‏ء أحب إلیه من الله و رسوله، و من کان لئن یحرق بالنار أحب إلیه من أن یرتد عن دینه، و من کان یحب لله و یبغض لله» (2) : سه چیز است که هر کس داراى آن باشد، مزه ایمان را چشیده است: 1- آن کس که چیزى براى او از خدا و رسولش گرامى‏تر نباشد. 2- آن کس که سوخته شدن در آتش براى او محبوبتر از خروج از دین باشد. 3- آن کس که براى خدا، دوست یا داشمن بدارد.   

 

ادامه مطلب ...

تبیین فلسفه صفات امام (ع)

 الف- عینیت مقام امامت و صفات امام:

چنان که گفتیم امام در قوس صعود از لحاظ درجه وجودى برترین مقام‏را دارد و امامت و صفات امام از این درجه برتر وجود سرچشمه‏مى‏گیرند و چون کمالات وجودى یک امر خارجى و عینى است، انتخاب وانتصاب از طرف مردم در تحقق آن نقشى نخواهد داشت. این نکته راحضرت رضا (ع) در ضمن روایت‏شماره 518 مطرح مى‏کند و در همین حدیث‏مقام امامت را بالاتر از آن مى‏داند که مردم بتوانند با نصب انتخاب‏خود تحقق بخشند بلکه تنها وظیفه مردم، معرفت اولیا مى‏باشد.

چند نکته:

1- امام را باید خداوند معرفى و منصوب کند نه مردم، چون در سیرصعود وجود مقامات بالا مى‏توانند مقامات پایین را بشناسند امامقامات پایین قدرت احاطه بر مقامات بالا را ندارند پس باید امام ازطرف خداى تعالى معرفى و منصوب گردد نه از طرف مردم. و گر نه‏مردم یا دچار اشتباه شده، و غیر امام را بجاى امام برمى گزینند؛در حالى که مقام امامت، جز در شان و شایستگى آن فرد برترى که‏داراى درجه وجودى امام است نبوده، و دیگران که مراتب ناقصتر وپایینترى از نظر کمالات وجودى قرار دارند، دستشان از آن مقام کوتاه‏است که: «لا ینال عهدى الظالمین‏».

 چنان که حضرت رضا (ع) نیز بر این موضوع که دیگران نمى‏توانند در جاى‏امام قرار گیرند، تاکید فرموده‏اند. و یا اصولا به انکار اصل‏امامت مى‏پردازند.

 زیرا امام نیز همانند پیامبر ظاهرا انسان است ومردم دلیلى ندارند که وجود حقیقت‏برترى در فرد بخصوصى را باورکنندو لذا باید امام را نبى اکرم یا امام قبلى معرفى کند، تا مردم‏دچار اشتباه و انکار نشوند.

2- مقام امامت‏یک مقام اعطائى است، نه کسبى انسان که «کون جامع‏»است. و همه درجات وجود، در قلمرو هستى او، بالقوه قابل تحقق است،به برخى از این درجات، نا خواسته و به صورت غیر ارادى نایل مى‏شودهمانند عبور از مراحل نبات و حیوان.

اما نیل به برخى درجات بالاتردر گرو ریاضت و تلاش و خودسازى است، که بدون تلاش و مجاهده «ولادت‏ثانوى‏»  و تحول از مراحل جهان مادى به مقامات جهان مجردات‏امکان‏پذیر نیست. جز در مورد «محبوبان‏» و «مجذوبان سالک‏» که‏سیر آنان نه بر اساس ریاضت و مجاهده، بلکه نتیجه عنایت و جذبه‏الهى است.

 و انبیا و اولیا از محبوبان‏اند. امام رضا علیه السلام براین نکته تاکید داشته و ائمه را به خاطر همین تفضل الهى، محسودمردم جاهل مى‏دانند.

3- در بر اساس همین تفسیر و تبیین مقام امامت، همچون نبوت، مرهون‏سن و سال افراد نیست، زیرا مبناى رشد امام امداد غیبى و عنایت وجذبه الهى، است، نه رشد ظاهرى و داشتن سن و سال. این نکته را نیزحضرت رضا (ع) بیان فرموده‏اند.

 و روایات متعددى داریم که روح وقلب و بدن ائمه با دیگران فرق داشته 44 و حمل و تولد آنان نیزغیر عادى است.  

ادامه مطلب ...

امام و هدایت

ائمه که هدایت ‏به امرالله می کنند، یعنى با ملکوت موجودات سر و کار داشته، و هر موجودى را از جنبه امرى او نه تنها از جنبه خلقى او، بسوى خدا هدایت میکنند، و به کمال خدا میرسانند.

قلب موجودات در دست امام است، و از نقطه نظر سیطره و احاطه بر قلب، آنان را بسوى خدا هدایت میکند.

پس امام که مردم را بخدا هدایت میکند، به امر ملکوتى که همیشه با آن موجود و ملازم است هدایت میکند، و این در حقیقت ولایتى است‏به حسب باطن در ارواح و قلوب موجودات نظیر ولایتى که هر یک از افراد بشر از راه باطن و قلبش نسبت‏به اعمال خود دارد، این است معنى امام.

و اما در آیه شریفه علت موهبت این منصب را اینطور بیان کرده است: «لما صبروا و کانوا بآیاتنا یوقنون‏»

یکى صبر است در راه خدا، و منظور از صبر، استقامت و ایستادگى است در تمام امتحانات و ابتلائاتى که بنده در راه عبودیت و وصول بمراد براى او پیش میآید، و دیگر آنکه قبل از آن به مرحله یقین رسیده باشند.

در آیاتى از قرآن مجید، مى‏بینیم که علامت‏ یقین را کشف حجب ملکوتیه معرفى مى‏نماید، صاحب یقین کسى است که حقائق موجودات و ملکوت آنان را ادراک کند، و محجوب کسى است که پرده روى قلب او گرفته و او را از مشاهده انوار ملکوتیه باز دارد مانند آیه:

«و کذلک نرى ابراهیم ملکوت السموات و الارض و لیکون من الموقنین‏»

و اینطور ما به ابراهیم ملکوت آسمان‏ها و زمین را نشان دادیم و براى آنکه از صاحبان یقین بوده باشد.

این آیه مى‏رساند که نشان دادن ملکوت آسمان و زمین مقدمه افاضه یقین بر قلب ابراهیم بوده است

و روى این زمینه یقین از مشاهده انوار ملکوتیه جدا نخواهد بود. و مانند آیه‏«کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم‏»

نه چنین است، اگر شما میدانستید مانند علم و دانستن صاحبان یقین، در اینصورت حتما دوزخ را میدیدید، و حقیقت جهنم را که ملکوت افعال زشت، و معاصى آلهى و نفس اماره است مشاهده مى‏نمودید.

و مانند آیه‏«کلا ان کتاب الابرار لفى علیین و ما ادریک ما علیون کتاب مرقوم یشهده المقربون‏»

نه چنین است، به درستیکه نامه عمل و حقائق کردار افراد پاک و صالح العمل در مکان مرتفع و عالى قرار دارد، و آن علیون است. مى‏دانى علیون چیست؟
عالمى است ملکوتى که آن عبارت است از ثبت و ضبط اعمال صالحه، و آن در حضور و شهود مقربین درگاه خدا است.

از این آیات استفاده مى‏شود که مقربون که همان صاحبان یقینند، افرادى هستند که به ملکوت و حقائق عالم پیوسته، و قلبشان از جنبه مشاهده خلقى عبور نموده است، آنها از خدا محجوب نیستند، و حجاب قلبى که عبارت است از جهل و معصیت و شک و نفاق در آنها نیست، آنها صاحبان یقینند که علیون و حقائق ملکوتیه ابرار و اخیار را مى‏بینند، کما آنکه حقائق ملکوتیه اشرار و اهل معاصى را که عبارت از جحیم است نیز مشاهده مى‏کنند.

بنابراین امام که هدایت‏به امر ملکوتى مى‏کند، حتما باید داراى مقام یقین باشد، و عالم ملکوت بر او منکشف بوده باشد، و متحقق به کلمات الله بوده باشد، و چون ذکر شد که ملکوت همان وجهه باطنى موجودات است پس این آیه شریفه:

«و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا» به خوبى مى‏رساند که هر چه راجع به امر هدایت است، که عبارت از قلوب و اعمال بوده باشد باطن و حقیقت او در دست امام است، و وجهه ملکوتى و امرى آن حاضر در مشهد امام بوده، لحظه‏اى از او غائب نخواهد بود.